بغض مانده در گلویم در نگاهم حلقه بست
آه:هم مهمان شد و در سینهء تنگم نشست
کشتی ام در ساحل اندوه و غم پهلو گرفت
موج طوفان غریبی بند از بندم گسست
قصه ی ناخوانده بر صد پردهء دل نقش بست
قطرهء اشکی فتادو شیشه ی قلبم شکست
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1